جُستارنامگ

جُستارنامگ به دو بخش است: زبان‌پژوهی و ایرپژوهی.

اندر زبان‌پژوهی، جستارهای «دیدگاهِ انگلس درباره‌ی زبان، دبیره و ادبِ پارسی در نامه‌اش به مارکس»، «پارسی‌گویانِ باستان زبانِ خویش را چه می‌نامیده‌اند؟»، «اُستیگانِ خسرو»، «صفت و همتای پارسی‌اش»، «دیالکتیک و همتای پارسی‌اش»، «واژه‌شناسی: شیر (شاه)»، «واژه‌شناسی: اُلوَر کهن‌واژه‌ای مادی در پارسیِ کاشان»، «نودساتیریان: سخنی چند درباره‌ی واژه‌سازی و واژه‌گزینی اندر زبانِ پارسی» و «ریشه‌های زبانِ کردی» آمده است.

بخشِ ایرپژوهی نیز دربردارنده‌ی «ایران و ایرانشهر»، «چَترَنگ و نرد: همسنجیِ دو گزارش»، «ویرازگان: یک نوشته‌ی نویافته به پارسیگ» و «نگاهی به کارِ تازه‌ی رهامِ اشه بر سرودِ مروارید: چگونه پرده از رازِ زیباترین سرودِ جهان برداشته شد؟» است.​

گزیده‌ای از دینکردِ چهارم

دینکردِ چهارم کوتاه‌ترین بخشِ دینکرد است و نزدیک به پنج هزار واژه دارد. این بهر از دینکرد برگرفته از آیین‌نامه‌ (به پارسیگ: ایوین‌نامگ) است که به روزگارِ شاهنشاه خسرو انوشیروان ‌گردآوری و نوشته شده.

جاماسپی (یادگارِ جاماسپ/ جاماسپ‌نامه)

«جاماسپی» (یا «یادگارِ جاماسپ»، یا «جاماسپ‌نامه») به دیروز و امروز و فردای ایران پردازد، و گذشته و کنون و آینده‌ی آریاییان را برنماید.

جاماسپی از خون گذشته تا به ما رسیده است، چه دانیم که شاه عباس به بهانه‌ی جاماسپ‌نامه دست‌نبشتهایی پرشمار از اوستایی و پارسیگ (پهلوی) نابود کرد. «منوچهر سیاوخش»، ۲۲ سال پس از کشتارِ شاه عباس، ازبهرِ یافتن و نابود کردنِ جاماسپی، در نامه‌‌ای به «بُرزو کامدین» نوشته است: «در زمانِ … شاه عباس، آن قدر آزار و جفا و زیان به دستورانِ ایران رسید که شرحِ آن به قلم و به زبان بیان نمی‌توان کرد و کار به جایی رسید که دو نفر از مایان کشته و ضایع شدند و از جهتِ طلبِ کتابهای دین چند و نسخه‌ی چند که از جاماسپ‌نامه بود گرفتند و باز طلب‌جویِ زیادتی می‌کردند و نبود.»

زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی

«زبانِ پارسیگ (پهلوی): دستورِ زبان، واژه‌سازی و واج‌شناسی» نوشته‌ی رَهام اشه و گردانشِ مزدا تاج‌بخش و بزرگمهر لقمان به پارسیِ سره است.
نویسنده خودِ زبانِ پارسیگ را پایه‌ی کارِ خویش نهاده، بدان چونان زبانی زنده و پویا درنگریسته، سرچشمه‌ها را باریک‌بینانه و سنجشگرانه بررسیده و نمونه‌هایی بسیار از کم‌وبیش همه‌ی نوشته‌های پارسیگ فرادستِ آموزنده گذارده است. چنین، هر کس، برپایه‌ی این کار، خواهد توانست دستورِ پارسیگ را به نیکی آموزد؛ با واژه‌سازی اندر این زبان آشنا شود؛ پارسیگ را با دیگر زبانهای ایرانی سنجد؛ ۴۲۵۴ واژه‌ی پارسیگ را ریشه‌شناسانه بررسد؛ و واج‌شناسیِ این زبان را نیز فراگیرد.

دیباچه‌ای بر فلسفه‌ی تاریخِ ایران

«دیباچه‌ای بر فلسفه‌ی تاریخِ ایران» دستِ‌کم از دو سوی درخورِ نگرش و یگانه است:

نخست، اگر «تاریخ» را گزارشِ اندیشه‌ها و گفتارها و کردارها و دستاوردهای مردمان در بسترِ زمان بدانیم، و «فلسفه‌ی تاریخ» را کوششی بخردانه در بررسی و ارزیابیِ گزارشهای تاریخی برایِ دستیابی به نگره‌هایی سنجشگرانه و همگانی از تاریخ، آن‌گاه این دیباچه را نخستین کوششِ سامانمندِ فلسفی در این زمینه در ایران خواهیم یافت؛ کوششی سنجشگرانه برایِ یافتنِ رشته‌ای تا رویدادهای پراکنده‌ی تاریخی را بهم بپیونداند و این‌سان، با یگانستنِ پدیده‌های جداجدا سامانی هماهنگ برایِ شناساییِ سراسرِ تاریخِ ایران بیافریند و تاریخ را از پایگاهِ یک «گزارشِ رویداد» به پایگاهِ یک «دانشِ سنجشگرانه» برکشد.

دوم، جهانِ امروز بیش از آنکه نیازمندِ پاسخهای درست باشد نیازمندِ پرسشهای درست است، و ارج و پایه‌ی هر فرزانه نیز نه در پاسخهایی که می‌دهد و گرههایی که می‌گشاید که در پرسشهایی است که سنجشگرانه درمی‌اندازد. نویسنده ایدر پرسشگر است و آفرینشگر، و اندر این دیباچه دَمی از پرسش و آفرینش نمی‌ایستد و توسنِ اندیشه‌اش گردن می‌فرزاد و می‌آفریند و می‌پرسد و پای بر هیچ بندی نمی‌نهد تا «آگاهی» را، که به گوهرِ خویش نیرویی شناسنده است، به «خودآگاهی» دیسیده گرداند و چنین، بنیادی نو برایِ آگاهیِ ایرانی بیافریند، «آگاهی»‌ای که ‌تواند با شناساییِ گوهرِ خویش و نیروی هست‌گرداندنِ خویش بر خویشتنِ خویش آگاه گردد و با گرداندنِ خویش از یک نیروی به‌توانش(بالقوه) به یک نیروی به‌کنش(بالفعل) به «خودآگاهی» دررسد.

ویرازگان: یک نوشته‌ی نویافته به پارسیگ

«ویرازگان»، نوشته‌ای نویافته به زبانِ پارسیگ، درباره‌ی ایورزِ مینویِ مُغی به نام «ویراز» به بهشت و دوزخ است.

ویراز در زمانِ شاه گشتاسپ بالید. پس از درگذشتِ زردشت، شاه وی را از «جهانِ زندگان» به «جهانِ مردگان» فرستاد. او درآمیخته‌ای را که هفت خواهرش آماده کرده بودند سرکشید و دگرگون شد؛ دو ایزد، سروش و آذر، او را به چینوَد پل ره نمودند، جایی که ایزدِ داوری، رَشْن، اندیشه‌‌ها و گفتارها و کردارهای مردگان را با ترازویش می‌سنجید، و ایشان ویراز را پیش هرمزد ‌آوردند، و نیز به جایی ره نمودند که دوزخیان با دیو و دروج پادافراه می‌دیدند.

گفتنی است که «ویرازگان» دگرسان از «ارداویرازنامه» است.

«گویاییِ ارستو» پاولِ پارسی

 گویاییِ ارستو از پاولِ پارسی ـ فرزانه‌(فیلسوف) و گویایی‌دانِ(منطق‌دانِ) ایرانِ باستان ـ دربردارنده‌ی این سه گفتار است که به شاه خسرو انوشیروانِ ساسانی پیشکش شده:

ـ گفتار اندر گویاییِ ارستو

ـ روشنایی‌نامه‌ای بر اندر پیرامونِ گزارشِ (Περὶ Ἑρμηνείας) ارستو

ـ پیش‌درآمدی بر فرزانگیِ ارستو (رده‌بندیِ ارستوییِ دانشها)

با گذشتِ ۱۵ سده از روزگارِ پاولِ پارسی، کنون گردانشِ پارسیِ این گفتارها برایِ نخستین‌بار در دسترسِ پارسی‌زبانان گذاشته شده است؛ باشد که اندر میانِ ایرانیان نام و یاد و کارِ این فرزانه‌ی پارسی دگربار زنده گردد.