فرگردِ ۱۶ جاماسپی را سزد «گفتارِ فرجامشناختی یا پیشگویانهی جاماسپ» خواندن. بدین جای جاماسپ در پاسخِ گشتاسپ به واپسین سدهی هزارهی زردشت پردازد، رویدادها را تا به پیداییِ اُشیدَر پیشگویی کند.
بندهایی چند از این فرگرد برایِ آگاهیخواستاران در زیر آمده است؛ اَزد و گزارش را اندر «جاماسپی» توان یافتن.
«جاماسپی» (یا «یادگارِ جاماسپ»، یا «جاماسپنامه») به دیروز و امروز و فردای ایران پردازد، و گذشته و کنون و آیندهی آریاییان را برنماید.
جاماسپی از خون گذشته تا به ما رسیده است، چه دانیم که شاه عباس به بهانهی جاماسپنامه دستنبشتهایی پرشمار از اوستایی و پارسیگ (پهلوی) نابود کرد. «منوچهر سیاوخش»، ۲۲ سال پس از کشتارِ شاه عباس، ازبهرِ یافتن و نابود کردنِ جاماسپی، در نامهای به «بُرزو کامدین» نوشته است: «در زمانِ … شاه عباس، آن قدر آزار و جفا و زیان به دستورانِ ایران رسید که شرحِ آن به قلم و به زبان بیان نمیتوان کرد و کار به جایی رسید که دو نفر از مایان کشته و ضایع شدند و از جهتِ طلبِ کتابهای دین چند و نسخهی چند که از جاماسپنامه بود گرفتند و باز طلبجویِ زیادتی میکردند و نبود.»
ایرانشهریان بر این باورند که در شبِ چله درازترین نبرد با اهریمن درخواهد گرفت. زینرو، برای یاری به پیروزیِ روشنایی، خوانی از واپسین میوههای پاییزی میگسترند و بر گردِ آتش از شام تا بام به شادی میگذرانند.
از سدهی نوزدهم برخی از نیکاندیشانِ این بوم به رنج بودند از بدبختی و تباهیِ سرزمینِ خویش، هم میخواستند بدانند چرا به این روز افتادهاند و هم چه بکنند. از این دستاند: میرزا فتحعلی آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی و بهرام رستم نرسیآبادی (نویسندهی «تاریخِ تباهیِ فارسیان» که هنوز در نیامده). برخی سخنانِ ایشان دربارهی این که چرا به این روز افتادهایم راستاند، و برخی پاسخهاشان که چه بکنیم درست. با همهی این، ایشان بومِ خود با فرنگستان سنجند، و بزرگترین آرزوشان همانای فرنگی گشتن است. برای این کار، جز شاگردیِ فرنگیان کردن و از ایشان دانش و بینش آموختن، چارهای دیگر نیز پیش کشند که آوردنِ دبیرهای نو است. ایدون، از همان زمان به دنبالِ دگرگون کردنِ دبیره افتادهاند.
میرزا فتحعلی در پیِ ویرایشهایی در دبیرهی پارسی برآمد. چون کارش نگرفت، اندیشهی دگرگونیِ دبیره را در سر پرواند و ۱۵ سال از زندگیاش را بر سرِ این کارِ بیفرجام نهاد، چه سادهانگارانه بر این باور بود: «دولتِ ایران آن قدرت و قوت و عظمتِ قدیمهی خود را محال است دوباره به دست آورد مگر به تربیتِ ملّت، تربیتِ ملّت به سهولت میسر نخواهد شد مگر با کسبِ سواد، کسبِ سواد برایِ عموم ناس حاصل نمیتواند بشود مگر با تغییر و اصلاحِ خطِ حاضر» (مکتوبات کمالالدوله). میرزا آقاخان هم اندر «سه مکتوب» مینالد که چرا دبیرهی ما از راست به چپ است و نه از چپ به راست! پس از ایشان این اندیشه از جوشش باز نایستاد و دانشورانی چند، چونان کسروی، هدایت و بهروز، در پیِ دگرگونیِ دبیره برآمدند.
«گویاییِ ارستو» از پاول پارسی ـ فرزانه[=فیلسوف] و گویاییدانِ[=منطقدانِ] ایرانِ باستان ـ دربردارندهی این سه گفتار است که به شاه خسرو انوشیروان ساسانی پیشکش شده: ـ گفتار ... .
«جاماسپی» (یا «یادگارِ جاماسپ»، یا «جاماسپنامه») به دیروز و امروز و فردای ایران پردازد، و گذشته و کنون و آیندهی آریاییان را برنماید. جاماسپی از ... .
رویدادنامه
برایِ دریافتِ نوشتههای تازه، نشانیتان را در زیر بنویسید: